خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - غلامرضا امیرخانی:
از شروع رسمی انجام فهرست نویسی پیش از انتشار (فیپا) در کتابخانه ملی،
نزدیک به 17 سال میگذرد. در طول این سالها، فیپا کمک شایان توجهی به امر
سازماندهی در کتابخانههای سراسر کشور نموده است. امروز نام فیپا نه تنها
برای کتابخانهها و کتابداران، بلکه برای تمام ناشران هم ، نامی آشنا و
شناخته شده است.
آن گونه که در سایت سازمان اسناد و کتابخانه ملی آمده، تاریخچه فهرستنویسی
پیش از انتشار در جهان به شکل غیررسمی به سال 1870 در آمریکا باز
میگردد که برای اولین مرتبه به طور رسمی توسط کتابخانه کنگره آمریکا در
سال 1901 آغاز شد.
در سال 1971 برای دومین مرتبه با روشی که برخاسته از طرح فهرستنویسی
از مأخذ بود در کتابخانه کنگره آمریکا پیگرفته شد. پس از حدود 3 سال 65
درصد از کتابخانههای آمریکا دارای فهرستبرگه پیش از انتشار شدند. در
انگلستان پیشنهاد این طرح به سال 1876 باز میگردد، اما اجرای رسمی آن
به سال 1977 میرسد.
در ایران نیز شکل ابتدایی و مختصر این طرح را در کتابهای چاپ سال 1346
به بعد دانشگاه تهران و 1349 به بعد خانقاه نعمتاللهی میتوان دید.
در سال 1371 کتابخانه ملی ایران این طرح را بهطور آزمایشی با برخی از
ناشران به اجرا گذاشت و پس از موفقیت نسبی، پیشنهاد قانونی شدن آن،
طی طرحی در اسفند 1374 از سوی کتابخانه ملی به هیئت دولت ارائه شد که
تصویبنامه آن در تاریخ 1375/12/8 به کتابخانه ملی ابلاغ شد و مسئولیت
اجرایی طرح بر عهده کتابخانه ملی نهاده شد. در مهر 1377 کتابخانه ملی با
همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اجرای طرح را به طور رسمی آغاز
کرد.
اکنون با گذشت سالها از اجرای فیپا، نگاهی به گذشته و بررسی عملکرد قطعا
راهگشا خواهد بود. به ویژه آن که در هنگام اجرای این طرح، کتابخانههای
ایران از نظامهای شبکه ای و نرم افزارهای وب پایه و نظایر آن بیبهره
بودند و آن چه که برایشان مهم بود، استفاده از اطلاعات فهرستنویسی مندرج
در ابتدای کتاب بود، در حالی که امروز اکثر کتابخانهها در فرایند
فهرستنویسی از شیوه انتقال اطلاعات کتابشناسی (ایزو گرفتن) بهره میبرند.
صحبت در این باب بسیار است. در روزهای اخیر هم، برخی از استادان حوزه
کتابداری و ناشران اظهار نظر کردهاند که علی القاعده بر اساس اطلاعات ناقص
ارائه شده از جانب پرسش کننده بوده و طبیعی است که شفاف کردن موضوع،
پاسخهای دقیقتری را به همراه خواهد داشت.
به هر حال، آن چه که در این مجال قصد طرح دارم، مقایسهای بین فیپا در
کشورهایی نظیر آمریکا و انگلستان، پیشروان این عرصه، و کشور خودمان ایران
است (بسیاری از کشورها اصولا فهرستنویسی پیش از انتشار ندارند).
بد نیست بدانیم:
1 – فیپا در سایر کشورها اختیاری است و هیچ ناشری لزومی به دریافت فیپا ندارد.
2 – فیپا فقط به ناشران خاصی عرضه میشود نه به همه ناشران. برای مثال
کتابخانه کنگره به ناشران کوچک و همچنین آثاری که مولف، خود ناشر است، فیپا
ارائه نمیدهد.
3 – فیپا فقط به گروه خاصی از کتابها تعلق میگیرد. به ویژه کتابهایی که
در سطح گسترده به مجموعه کتابخانههای سراسر کشور راه یافته باشد.
[1]
4 – فیپا به مواردی چون کتابهای درسی و کمک درسی، کودکان، کتابهای با
تیراژ محدود مانند انتشارات سازمانها و همایشها، کتابهای تبلیغی و نظایر
آن صورت نمیگیرد. بر خلاف کشور ما که همه کتابها باید فیپا داشته باشند.
5 – حداقل زمان لازم برای صدور فیپا در کتابخانه کنگره بیست روز کاری است.
در انگلستان نیز ناشران موظفند اطلاعات کلی، مانند موضوعات کتاب را 4 ماه
زودتر به واحد(Bibliographic Data Services Limited (BDS. ارائه دهند. در
ایران تمام مراحل فیپا باید 2 روزه انجام شود !!
6 – فیپا در تمام کشورهای مورد مطالعه، فقط در قالب اطلاعات تحلیلی عرضه می
شود. در ایران باید تمام اطلاعات توصیفی و تحلیلی به صورت کامل ارائه شود
[2].
7 – پیش تر کتابخانه بریتانیا فقط شماره دیوئی را می داد بدون کاتر. در
ایران باید علاوه بر شماره دیوئی، شماره کنگره هم داده شود همراه با کاتر.
امروزه کتابخانه بریتانیا اصولا فهرستنویسی پیش از انتشار را در یک جمله
خلاصه کرده است:
A catalogue record for this book is available from the British library.
8 – اطلاعات کتابهایی که در فرایند فهرستنویسی پیش از انتشار وارد
شدهاند، تنها پس از دریافت اصل مدرک، در پایگاههای کتابخانههای بریتانیا
و کنگره آمریکا قابل بازیابی است. در ایران کتابها بلافاصله پس از صدور
فیپا، قابل جستجو هستند. در نظر بگیریم حجم عظیم افرادی که در طول این
سالها به صرف یافتن اطلاعات یک اثر در کتابشناسی ملی، مدتها به دنبال آن
بودهاند، در حالی که اصولا چنین کتابی هیچ گاه منتشر نشده بوده است. از
یاد نبریم که اطلاعاتی از این دست میتواند آیندگان را هم دچار اشتباه کند.
خلاصه کلام :
روند چند ساله اخیر فیپا، سمت و سوی حل مشکلات ناشران را داشته است. نتیجه
این روند، صرف وقت کمتر روی مسائل اساسی، یعنی موضوعات، مستند اسامی و
شمارههای رده بندی بوده است که یقینا از فیپای 48 ساعته بهتر از این هم
نمیتوان توقع داشت. ضمن آنکه معضلات ناشران محترم هم هیچ وقت مرتفع نشده
است.
وظیفه اصلی کتابخانه ملی در راه ارائه فهرستنویسی دقیق، استاندارد و مبتنی
بر بررسی تمام متن کتاب، لزوم تحول در فرایند فیپا را خاطر نشان می سازد.
سوال اساسی اینجاست:
کدام متخصص کتابداری و کدام فهرست نویس ، موضوع دادن به کتاب را بر مبنای مثلا 50 صفحه ابتدایی کتاب، تایید میکند؟
[3]
احتمالا استادان کتابداری در همان درس سازماندهی مواد (1) به دانشجویان
تاکید کرده اند که برای موضوع و شماره دادن به کتاب باید تمام کتاب را
بررسی کنید. ضمنا از یاد نبریم که درصد زیادی از کتابها بیش از یک موضوع
دارند.
در روش جدید آن چه که رخ میدهد، صدور مجوز فیپا برای ناشران بر اساس همان
اطلاعات توصیفی است و اطلاعات تحلیلی با دقت بیشتر و در فرصت مناسب (مثلا
بیست روزه) وارد بانک کتابشناسی ملی خواهد شد و کتابخانهها می توانند از
اطلاعات آن بهرهبرند.
و کلام پایانی اینکه هدف از هر گونه تحول در فیپا، قطعا و قطعا ارتقای
کیفیت فهرستنویسی است نه آن گونه که مطرح شده، حل مقطعی یک مشکل یا به
اصطلاح، پاک کردن صورت مسئله. در انجام این تحول، نظرات همه عزیزان راهگشا
خواهد بود و صد البته تجربه سایر کشورها هم میتواند چراغ راه ما در این
امر مهم باشد.
غلامرضا امیرخانی – عضو هیئت علمی و معاون سازمان اسناد و کتابخانه ملی
amirkhani@nlai.ir